پیشگویی سلستین: مطالعه تجربی بصیرت دوم
بصیرت دوم پیشگویی آسمانی با عنوان «اکنونِ طولانی»، با درک عمیقتر و معنادارتر از تاریخ بشر و چگونگی تعیین دیدگاه فعلی ما از واقعیت، به آگاهی جمعی میپردازد.
THE CELESTINE PROPHECY:
SECOND INSIGHT EXPERIENCE STUDY
بصیرت دوم: مطالعهی تجربی
وقتی از نزدیک در طول تاریخ به پیشرفت انسان نگاه میکنید چه میبینید؟ این موضوع توجه مرا جلب کرد که چرا مردم در حال جستجوی، مشاجره، خواندن و به اشتراکگذاری مقالات و داستانهای آنلاین هستند و به دنبال بهبود روابط و زندگی خودشان میباشند. چرا دنیای امروز ما تنظیم شده است تا تقریباً به هر موضوع قابل تصوری دسترسی داشته باشد؟ این به چه معناست؟ به کجا میرویم؟
بصیرت دوم از دوازده بصیرت (بینش) “پیشگویی آسمانی” با عنوان “اکنونِ طولانی” خوانده میشود. این امر با درک عمیقتر و معنادارتر از تاریخ بشر و چگونگی تعیین دیدگاه فعلی ما از واقعیت، به بینش قبلی (آگاهی جمعی) میپردازد. با بررسی هزاران سال گذشته تمدن، میتوانید انگیزه اصلی حرکت بیامان ما را برای ایجاد استانداردهای بالاتر زندگی بیاموزید. مأموریت انسانی ما، یافتن راههای عملی دستیابی به اطلاعات و آسایش برای زندگی روزمرهمان بوده است.
بصیرت دوم توضیح می دهد که چرا در وهله اول با امنیت مادی و آسایش روبرو شدیم و اینکه چگونه این دوره برای بیداری معنوی ما لازم بود. وقتی متوجه شدیم که این امر به عنوان یک پیشرفت طبیعی و اجتناب ناپذیر است، می توانیم قدم هایی نیز در جهت کمک به این روند برداریم.
با آگاهی از “همزمانی” و “شهود” در زندگی، ما میفهمیم که ذهنمان را با هدف بقای مادی و با تمرکز روی اداره وضعیت خود در این عالم هستی. برای حفظ امنیت، مشغول کردهایم. علاوه بر این ، ما قرنها در یک چرت کوتاه زمینی بسر برده ایم.
گذرگاه ما
از نظر تاریخی ، نوع بشر طی دوره های زندگی، با اعتقادات و نگرش های مختلف کنترل می شود و بشریت همواره با کشف تازه هایی که این جهان به ما ارائه میدهد دچار نوعی از اسارت و بردگی است. این جدال از سوال بدون جواب “معنای حقیقی زندگی” آغاز میگردد ، که باعث تجربه یک خلا در تجربیات زمینی ما میشود.
نگاه فعلی ما به جهان شکل گرفته و تحت تأثیر فرهنگ رسانه است. بصیرت دوم به ما میآموزد که از نیاکانمان قدردانی کنیم و چگونه کسانی که پیش از ما آمدند دنیا را دیدند. با قدردانی از این تکامل عقاید و ایمان، که در بندهای زیر بیان شده است، میتوانیم سطح جدیدی از آگاهی این عصر حاضر را درک کنیم. این همکاری با نیروی منبع کل، پتانسیل پیشرفت بشر را به فراتر از هرآنچه تاکنون بدان دست یافته فراهم میکند.
رنسانس اروپا از زمانی شروع شد که ایمان خود را به توانایی کلیساهای قرون وسطایی برای توصیف واقعیت معنوی خود از دست دادیم. هر جنبهای از جهان قرون وسطایی به تعبیر دیگر دنیوی تعریف میشد، که توسط نمایندگان کلیسا تفسیر میشد. هنگامی که کشیش شروع به فروپاشی قدرت و نقض سوگندهای آنها به خدا و کلیسا کرد، شورش در بین جمعیت رشد کرد.
کلوپها و فرقهها تفسیرهای مختلف خود را از کتاب مقدس ارائه دادند. این شورش، ناشی از انزجار از اقدامات کشیش مستقر بود و همچنین به این دلیل که مردم احساس میکردند باید خود به نسخه اصلی کتاب مقدس دسترسی داشته باشند. آنها میخواستند بدون نیاز به واسطه، تفسیرهای شخصی از اعمال و روحیات معنوی خود را شکل دهند.
عصر علم و پیشرفت
هنگامی که ما شروع به کاوش در طبیعت جهان کردیم، علمی توسعه یافت که منجر به تلاش روزافزون برای کسب دانش و درک جهان و خصوصیات آن شد. به سؤالات ما در مورد خدا و هدف از زندگی پاسخی داده نشده بود، بنابراین ما برای دورشدن از ناامنیها (ناشناخته ها)، محققانی را فرستادیم تا شواهدی که یافتهاند را به ما گزارش دهند.
در حقیقت، ما یک درخواست برای علم ایجاد کردیم تا بتواند دنیای پیرامون ما را مطالعه کند تا بتوانیم “ماهیت معنوی” خود را شناسایی کنیم. بههرحال یافتههای علمی در خنثی کردن اعتقادات دیرینه موثر بودند؛ به عنوان مثال، زمین نه مسطح بود و نه مرکز جهان. پس کلیسا و ایدههای آن در مورد تصویر بزرگ معنوی مورد سوال قرار گرفت. دوباره احساس کردیم که در جهان گم شده و معلق هستیم و این باعث اضطرابی عمیق در وجود ما شد. ما به جای تکیه بر دانش ذاتی و استدلال آن، به مشاهده عملی رو آوردیم و این باعث تسهیل طلوع عصر مدرن شد.
ما ناامنی انسان را با مشغول کردن خودمان با یک هدف دیگر کاهش دادیم: پیشرفت مادی! ما تصمیم گرفتیم که در زمین خود مستقر شده و شرایط خود را در دنیای مادی بهبود ببخشیم؛ حداقل تا زمانی که وضعیت معنوی واقعی خود را کشف نکنیم.
در طول انقلاب صنعتی، ما شاهد پیشرفت چشمگیر فن آوری، تأکید مجدد بر طرز فکر “پیشرفت” هستیم. و تقریباً نیاز خود به “حقیقت معنوی” را کاملاً از دست دادیم . با نگرانیهای مادی گرایانه خود، این توهم را پذیرفتیم که در یک جهان عقلانی و قابل پیش بینی زندگی میکنیم، جایی که وقایع اتفاق افتاده معنایی ندارد. با پیشرفت بشر، مکانیزاسیون و فناوری، به درجه بالایی از مصرف گرایی دچار شدیم و از این طریق از جستجوی معنای معنوی زندگی دور ماندیم.
در دهههای آخر قرن ما – که توسط خود علم – جهانبینیِ سابقِ خالی از رمز و راز معنوی، شروع به انحلال کرد. اکنون ما خودمان را در لحظه میبینیم که در مقابل یک روش جدید یادگیری و شاید توسعه ۱۲ بصیرت باز هستیم. زمانِ صرف شده برای کاوش و پرورش دنیای ما تلف نشده، زیرا فرآیندهای فکری، ظرفیت مغز ما را از طریق آزمایش و اختراع بالا میبرد. در حالی که تمایل تکنولوژی یک گام مهم بود، آگاه شدن ما از “همزمانیها” ما را به درک هدف واقعی زندگی انسان در این سیاره و ماهیت واقعی جهان نزدیک میکند.
قبل از اینکه بتوانیم بفهمیم کجا هستیم و چه چیزی در آینده اتفاق میافتد، باید درک کنیم که واقعاً در طی این دوره هزار ساله فعلی چه اتفاقی افتاده است. تلاشهایی برای تداوم و آسایش زندگی بشر انجام شده که خود به عنوان دلیلی برای بقا بدل شده است. ما به تدریج، مسئله اصلی خود را فراموش کرده ایم … ما فراموش کرده ایم که هنوز نمیدانیم چرا زنده مانده ایم! اکنون زمان آن رسیده است که از حواس پرتی بیدار شویم و سوال اصلی خود را دوباره بررسی کنیم. زندگی در این سیاره چیست؟ چرا واقعاً اینجاییم؟
ما وقتی بصیرت دوم را درک میکنیم، که متوجه روندی تاریخی شویم که ما را به سمت یک زندگی معنوی جدیدتر و مرموز تر ، سوق می دهد.
همین الان شروع کن:
بصیرت دوم به ما میآموزد که باید اعتقادات خود را زندگی کنیم نه اینکه فقط در مورد آنها صحبت کنیم. این اعتقادات با اقداماتی شروع میشود که ما در زندگی خودمان انجام میدهیم و الگویی را برای دیگران فراهم میکند. ما میتوانیم با توجه به لحظه حال و افراد موجود در آن، شروع کنیم. با تنفس عمیق و داشتن قصد تمرکز در روشی که بدن ما، صداهای موجود در محیط ما، و درگیر شدن در “اکنون طولانی تر” متمرکز میکنیم، میتوانیم از کامل بودن هر لحظه قدردانی کنیم. این عمل روزمره می تواند بر وجود ما تأثیر بگذارد که به موجب آن، تصادفات شروع به ارائه سیگنال های ظریف راهنمایی برای ما می کنند.
اکنون فرهنگ را نه فقط از منظر زندگی خودمان بلکه از منظر هزاره کامل مشاهده کنید. این مشکل واقعی را برای ما نمایان میکند تا بتوانیم آن را حل کنیم. شما این تاریخ طولانی را تجربه کرده اید تا اکنون بتوانید در “حال طولانی” زندگی کنید. با هم و با این بصیرت میتوان دوره تاریخی دیگری از زندگی الهام بخش را برای نسلهای بعدی شکل داد.